Menu Close Menu
چرا برنامه های روز اردبیل کم بیننده است

️اردبیل و فقرایش

️اردبیل و فقرایش

 اگرچه اردبیل گروهی از شهروندان را دارد که شاید درآمدش به همان حد طبقه متوسط تهران و حتی بیش از آن باشد، اما هنوز به مهارتی به نام شنیدن ارتقا نیافته و از این نظر فقیر است. از این رو اگرچه مردم بسیاری در فقر مالی غرقند و آن ها را فقیر بی پول می نامم، اما طبقه ای که به نظر خودش متوسط است و ادعاهای پرطمطراق برای ارج داشتن و جایگاه داشتن در اردبیل  دارد را می توان فقیر پولدار نامید.

محمد زینالی اناری| در جریان برنامه های روز اردبیل، انتظار داشتم موضوعاتی مانند شعر و بررسی تحولات دوران صفوی در اردبیل طوفان به پا کند و مردمی که برای تعزیه یا جشن های مذهبی حاضر می شوند، به این برنامه ها هم بیایند. در واقع فکر می کردم به جز سالن ختایی، حیات این مرکز هم شلوغ شود ولی وقتی در برنامه حاضر شدم، بسیاری از صندلی ها خالی بود. سوال این بود که با وجود این که مردم مشتاق برای برنامه های فرهنگی شهرداری این قدر زیاد است، چرا در چنین رخدادهایی این سرمایه گذاری ها جواب نمی دهد و مردم به سوی فرهنگ کشیده نمی شوند؟
برای توسعۀ اجتماعی، مقایسه جوامع و شهرها بسیار لازم و ضروری است.
یکی از موارد خیلی چندش آور مقایسه، میزان اعتبارات تخصیص یافته از تهران برای انجام فعالیت ها است که مدام توسط افراد ذینفوذ پیمانکارها برای جلب اعتبار بیشتر و بریز و بپاش بیشتر انجام می شود، که چرا فلان استان این قدر بودجه دارد و اردبیل ندارد! اما مقایسه واقعی، آن طور که منتسکیو انجام می داد، روح جوامع است و باید به این پرداخت که روح اردبیل با شهرهای دیگر چه تفاوتی دارد.

در جریان چند برنامۀ غیررسمی در مورد مسائل فرهنگی و اجتماعی  که در تهران مشارکت داشتم، دیدم ده ها تن از مردم عادی ساکن تهران در سالن های مرکز شهر حاضر شده و با دقت و تمرکز زیادی به سخنان من گوش می دادند. در جریان برنامه های دیگر متوجه شدم که یک سنخ اجتماعی هست که در تهران وجود دارد و در اردبیل نه!

تهران طبقه متوسط دارد که علاوه بر کار و فعالیت روزمره، علاقمند به شنیدن مباحثات و نتایج مطالعات محققان و اندیشمندان شهر خود است، اما نظیر این برنامه ها که در اردبیل اجرا می شود، یک گروه کوچک از افراد فعال است که برای افسرده نشدن همدیگر، فقط خودشان در تمام برنامه ها حاضر می شوند. در حالی که در اردبیل افراد زیادی هستند که تحصیل کرده اند و انتظار داشتیم که در اجرای برنامه های روز اردبیل بسیاری از این افراد را می دیدیم.

هربرت مارکوزه از انسان محصول مدرنیته و همین دکتر و مهندس زیاید که در جامعه صنعتی و خدماتی کار می کنند، به عنوان «انسان تک ساحته»  نام می برد که به لطف کار فنی برای کسب دستمزد و ولع مصرف برای هزینه کردن این درآمد، به موضوعاتی چون هویت و خودآگاهی توجهی ندارد. از این رو برنامه هایی مانند روز اردبیل و بازخوانی تاریخ و اندیشه پنهان شده در زیر طرح های عتیقه های اردبیل بازار چندان گرمی ندارد. لذا هر سال این برنامه ها به دور از مردم تحصیل کردۀ دکتر- مهندس و حتی القاب پرطمطراق اساتید و عناوین و در خلوتی عاشقانه میان چند ده نفر علاقمند برگزار می شود.

انسان تک ساحته، فردی فنی و مهارتی است که درآمد دارد و مهارت هم دارد اما باز هم فقیر است، چون فقر آگاهی دارد یعنی دین و مذهب او همان کار و مصرفش است و به شنیدن و آگاهی مشتاق نیست. مقایسه با تهران می تواند این نکته را حائز اهمیت کند که در تهران این گروه بیشتر بوده و بخشی از مردم عادی را هم به مدد سالیان سال تلاش اندیشمندان و باز کردن ده ها کتابفروشی فقر در خود خیابان انقلاب و کتابخانه در مناطق مختلف تهران به این جرگه افزوده تا شاهد رشد جنینی طبقه متوسط در این شهر باشد.

 اگرچه اردبیل گروهی از شهروندان را دارد که شاید درآمدش به همان حد طبقه متوسط تهران و حتی بیش از آن باشد، اما هنوز به مهارتی به نام شنیدن ارتقا نیافته و از این نظر فقیر است. از این رو اگرچه مردم بسیاری در فقر مالی غرقند و آن ها را فقیر بی پول می نامم، اما طبقه ای که به نظر خودش متوسط است و ادعاهای پرطمطراق برای ارج داشتن و جایگاه داشتن در اردبیل  دارد را می توان فقیر پولدار نامید.

به این صورت می توان گفت شاید برنامه های اجرا شده توسط شهرداری یا برنامه های متنوعی که با بودجه فرهنگی اجرا می شود برای قشر فقیر بی پول اثرگذار باشد، اما سنخ خاصی از مردم که می توانند مخاطب برنامه های فاخر باشند، تفاوت چندانی با این قشر ندارند، تنها نوع شغل آن ها و تیپ لباس آن ها متمایز است و آن جانی که سعدی می گوید، یعنی روحی که طبقه متوسط تحصیل کرده دارد، در آن ها بیدار نشده است.
به قول سعدی: تن آدمی شریف است به جان آدمیت؛ نه همین لباس زیبا است نشان آدمیت.

اشتراک گذاری
ثبت دیدگـاه
Captcha
دیدگاه های کاربران