Menu Close Menu
اردبیل چه چیزی ندارد؟

درمورد عنصر کمیاب «مدیریت خوب»

درمورد عنصر کمیاب «مدیریت خوب»

دولت با مشورت مجلسی‌ها مهره‌های خود را در استان چیده است و نمایندگان استان در مجلس جایگاه خوبی دارند، این یعنی این بار هم به این نحو شرایط برای عرض اندام دولتی جدید آماده است، همانطور که برای دولت‌های قبل در شرایط خودشان؛ اما سوال اینجاست، اردبیل چه چیزی ندارد که در همه این سال‌های استان بودن، هنوز هیچ اتفاق شگرفی برای آن نیفتاده است، و هنوز هم از استان‌های محروم کشور محسوب می‌شود؟

سی روز آنلاین/توحید سیف:

۱.

حدود 7 ماه است که دولت جدید مستقر شده است و تغییر و تحول در جای جای مناصب دولتی در کشور با سرعت زیاد اتفاق می‌افتد. دولت‌مردان آنگونه که سلیقه خودشان است، و آنگونه که حذب و دسته و گروه‌شان اجازه می‌دهد، مدیران و روسا را مستقر می‌کنند. دولت و مجلس هم‌سو هستند و به نظر می‌رسید این یک صدایی، فارغ از اینکه ما خوشمان بیاید یا نه، نتیجه‌ خوبی در عملکرد و هماهنگی دو قوه داشته باشد. استان اردبیل هم از این قواعد مستثنا نیست و می‌توان سمت و سوی همه رفتارهای دولت را در اردبیل نیز مشاهده کرد. دولت با مشورت مجلسی‌ها مهره‌های خود را در استان چیده است و نمایندگان استان در مجلس جایگاه خوبی دارند، این یعنی این بار هم به این نحو شرایط برای عرض اندام دولتی جدید آماده است، همانطور که برای دولت‌های قبل در شرایط خودشان؛ اما سوال اینجاست، اردبیل چه چیزی ندارد که در همه این سال‌های استان بودن، هنوز هیچ اتفاق شگرفی برای آن نیفتاده است، و هنوز هم از استان‌های محروم کشور محسوب می‌شود؟

 

۲.

بسیاری از کارشناسان، کشاورزی را برگ برنده اردبیل می‌دانند. آن‌ها معتقدند که اردبیل در حوزه کشاورزی مزیت دارد و این بخش می‌تواند پیشران اقتصاد استان باشد. اما آیا این پیشرانی اقتصاد آنچنان که باید و شاید اتفاق افتاده است، آیا ما از این ظرفیت به نحو احسن برای توسعه استان استفاده کرده‌ایم. نبود صنایع تبدیلی، خروج خام محصولات کشاورزی از استان و مدرنیزاسیون ناقص کشاورزی از جمله مواردی هستند که نشان می‌دهد عنصر مدیریت در این بخش نیز کمیاب است.

 

۳.

اردبیل را یکی از قطب‌های گردشگری کشور می‌دانند، این نگاه‌ را چه تعصبی و از سوی اردبیلی‌ها ببینیم، و چه بی‌طرفانه و صادقانه، همه قائلیم که این استان پتانسیل‌های زیادی بخصوص در زمینه‌های مختلف گردشگری تخصصی، مثل گردشگری سلامت، گردشگری ورزشی، گردشگری طبیعت و البته گردشگری دست سازه‌هایی مثل پل‌های معلق که در سال‌های اخیر رونق گرفته‌اند، دارد. اما آیا اردبیل توانسته‌ است سهم خود را از حوزه گردشگری به دست آورد؟ اشکال کار کجاست؟ زیرساخت‌ها برای جذب گردشگر تا چه اندازه فراهم است؟ گردشگری اردبیل را اگر با شهرهای توریست پذیر دنیا مقایسه نکنیم، و اگر در مقایسه با سایر استان‌های کشور به مرور عملکرد و امکانات گردشگری استان نگاه کنیم، آیا می‌توان به آن نمره قبولی داد؟ به نظر می‌رسد که ما از استان‌هایی مثل شیراز، اصفهان، گیلان، خراسان رضوی و برخی استان‌های دیگر در ایجاد جاذبه‌های گردشگری و فراهم کردن شرایط مساعد برای حتی مسافران وطنی، عقب‌تر هستیم.

 

۴.

به نظر می‌رسد که صنعت در استان اردبیل جایگاهی ندارد، اما چیزی که روشن است این نکته است که ایجاد صنایع در یک استان کمتر از آن که به پتانسیل خاصی نیاز داشته باشد به مدیریت خوب، و فراهم کردن شرایط برای سرمایه گذاران نیاز دارد. بنابر آمار، استان اردبیل رتبه ۲۷ ام را در تولید ناخالص ملی بین استان‌های کشور دارد، این‌ در حالی است که ۲۸ سال از استان شدن اردبیل می‌گذرد و دولت‌های مختلف فرصت داشتند تا چرخ صنعت را در استان به حرکت دربیاورند. پیچیده بودن شرایط اخذ مجوز و شروع کار، عدم حمایت‌ از سرمایه‌گذاران و نبود مشوق‌های سرمایه گذاری مناسب باعث شده است تا سرمایه‌گذاران از اردبیل فراری باشند، این تا حدی است که حتی برخی از سرمایه‌گذاران داخل استان هم تمایل به سرمایه‌گذاری در استان‌های دیگر داشته باشند.

 

۵.

عدم توسعه فضای شهری نیز یکی دیگر از عوامل توسعه نیافتگی در استان اردبیل است، عاملی که اثر آن هم در کیفیت زندگی شهروندان به صورت مستقیم احساس می‌شود و هم می‌تواند باعث کاهش رغبت گردشگران به ماندگاری طولانی در اردبیل منجر شود. از شهرهای کوچک تا بزرگترین شهر استان، یعنی مرکز استان، هیچ برنامه توسعه محور شاخصی برای مدیریت شهری و شهرسازی در استان مشاهده نمی‌شود، اگر شهرهای استان را با سایر شهرهای کشور مقایسه کنیم، فضای بصری شهرهایمان در اغلب موارد بسیار نامنظم‌تر، بی برنامه‌تر و بدون هویت‌تر است. این در حالی است که اگر پا را فراتر بگذاریم و نگاهی به مقوله شهر در کشورهای توسعه یافته و توریست پذیر داشته باشیم، می‌بینیم که شهر به تنهایی - فارغ از طبیعت، داشته‌های تاریخی و سایر جاذبه‌های یک منطقه - به اندازه کافی هم برای جذب گردشگر جذاب است و هم در کیفیت زندگی شهروندان بسیار موثر است. این بسیار واضح است که ما نمی‌توانیم شهرهای خودمان را فارغ از تعلقات شخصی، دوست داشته باشیم، در حالی که شهرهای کوچک استان، با توجه به وسعت کم و امکان ساماندهی راحت‌تر این قابلیت را دارند که با مدیریت ویژه به تنهایی جاذبه‌ای برای گردشگری باشند، و شهرهای بزرگ استان مثل مرکز استان به عنوان پیشانی استان، تصویری درخور ارائه دهند.

 

۶.

در بُعد دیگر استان اردبیل با همه داشته‌های تاریخی و فرهنگی خود، در سال‌های اخیر نتوانسته است هیچ قدم بزرگی برای اعتلای فرهنگ و هنر بردارد. اگر نخواهیم اردبیل را با تهران مقایسه کنیم، در نگاهی اجمالی، مجدد می‌توانیم جا ماندن اردبیل از توسعه فرهنگی و هنری در مقایسه با استان‌هایی مثل شیراز، خراسان رضوی، گیلان، اصفهان، همدان - و حتی استان‌های جنوبی که در کمبود امکانات هویت فرهنگی و هنری خود را زنده نگه داشته‌اند - را به وضوح ببینیم. اردبیل در یکی دو دهه اخیر درگیر رویدادها و جشنواره‌های روتین در حوزه هنر بدون هیچ نوآوری و عملکرد تاثیر گذار بوده است. هیچ رویداد شاخص و برتری مختص اردبیل نیست درحالی که استان‌هایی مثل همدان، اصفهان، کردستان و بوشهر دارای رویدادهای ملی و بین‌المللی مختص خود هستند که خودآگاه یا ناخودآگاه می‌تواند در حرکت خودرو فرهنگ و هنر این استان‌ها تاثیر مثبت بسزایی داشته باشد. استان‌هایی مثل گیلان، شیراز، اصفهان و خراسان رضوی در ایجاد فضاهای فرهنگی هنری بسیار موفق‌تر از اردبیل هستند که این به دنبال خود شکوفایی فرهنگی و هنری را در پی دارد. پس بسیار واضح‌تر، در این بخش نیز «فقر مدیریت» گریبان‌گیر این شهر سرد بوده است.

 

۷.

در حالی که کشور با مشکلات مختلفی مواجه است و سرمنشا همه آنها را می‌توان در مشکلات اقتصادی مشاهده کرد، استان اردبیل در اغلب آمار از متوسط کشوری هم عقب‌تر است و این موضوع را نمی‌توان فقط به سال‌های اخیر معطوف کرد. به مسائل کلانی که تا اینجا گفتیم، باید اضافه کنیم که بیکاری در این استان بیداد می‌کند، آمار طلاق بسیار بالاست، اعتیاد کم نمی‌شود، خشونت‌های اجتماعی طبق معمول وجود دارند و مهاجرت به شهرهای دیگر با آرزوی زندگی بهتر انجام می‌شود. به وضوح می‌توان ارتباط زنجیر وار همه این معضلات به هم را احساس کرد. در این میان اما راه چاره چیست، اگر دوباره به ابتدای این یادداشت برگردیم و همه موارد را دوباره بررسی کنیم، می‌بینیم که عنصر کمیاب «مدیریت خوب» یکی از مشکلات اساسی استان اردبیل در این ۲۸ سال بوده است. چیزی که اردبیل ندارد، مدیران متعهدی است که فارغ از باندبازی، مصلحت اندیشی، عافیت طلبی و نگاه ابزاری به پست مدیریت برای رشد شخصی، به فکر توسعه استان باشند، اتفاقی که دستیابی به آن حتی در این شرایط سخت ناممکن نبوده و نیست.

 

/در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانت دار باشیم/

 

اشتراک گذاری
ثبت دیدگـاه
Captcha
دیدگاه های کاربران