شناسه : ۷۹۵ ۲۶۷۱ بازدید ۱ پسند ۰ دیدگاه علاقه مندم چــاپ برگه ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ | ۱۹:۱۵:۰۴ نادر الهی در اشعارش به دنبال بیان چه چیزی است و چرا باید شعر او را در ادبیات ترکی ارج نهاد؟ شاعـرِ عاشقانـهها در میان عناصر محتوایی اشعار نادر الهی، صمیمیتِ واژگان جایگاه ویژهای دارد. واژگان صمیمی در بافت و فضایی دلانگیز، صمیمیت شاعرانه را به متن اثر انتقال میدهند. شاید صمیمت را در زیر مجموعهی عاطفه بتوان بحث کرد. صمیمیت منتشر شده از عاطفهی شعر، مخاطبِ آشنا به فوت و فن ساختار شعری و نیز مخاطبِ زیسته در لایههای بیرونی و درونی زبان را در خود غرق میسازد. سنتگرایی ملیح آمیخته با نوگرایی میانهروانه، پنجرهای از تازگی را بر روی اشعار الهی گشوده است. فضای نوستالژیک در بیشینهی شعرها، اندوه را در رگ و ریشهی مخاطب تزریق میکند. سی روز آنلاین/ کاظم نظریبقا در میان عناصر محتوایی اشعار نادر الهی، صمیمیتِ واژگان جایگاه ویژهای دارد. واژگان صمیمی در بافت و فضایی دلانگیز، صمیمیت شاعرانه را به متن اثر انتقال میدهند. شاید صمیمت را در زیر مجموعهی عاطفه بتوان بحث کرد. صمیمیت منتشر شده از عاطفهی شعر، مخاطبِ آشنا به فوت و فن ساختار شعری و نیز مخاطبِ زیسته در لایههای بیرونی و درونی زبان را در خود غرق میسازد. سنتگرایی ملیح آمیخته با نوگرایی میانهروانه، پنجرهای از تازگی را بر روی اشعار الهی گشوده است. فضای نوستالژیک در بیشینهی شعرها، اندوه را در رگ و ریشهی مخاطب تزریق میکند. لحن کلمات و جملات به گونهای است که ناخودآگاه شنونده به درونِ فراموش شدهی خود نقبی میزند و سوار بر قایقِ واژگانِ زبان به عمق غارهای ناشناخته پارو میزند. با صدای شاعر و شیوهی اجرای دلنشیناش حسی لطیف همراه با بغض و گاهی نفرت درونات را فرا میگیرد، و تصور میکنی که در دنیای این همه سبکها و شیوههای بیان و فرمهای منحصر به فرد و کشقیات زبانی جدید، این یکی فارغ از همهی گرایشها طعم و رنگ و بوی دیگری دارد. عطری ویژه که مشامات در روزگاری که شاید نبودی پیچیده و با شنیدن آن از خوابی دیرین بیدار میشود. گاهی بلاواسطه با منجنیق شعر الهی به میان دردهای عمیق اجتماعی که ریشه در لایههای جامعه دوانیده پرتاب میشوی و سینمایی متفاوت از صحنهها و اجراهای نوستالژیک را تجربه میکنی. سادگی حقیقی لحن و بیان که امروز کمتر یافت میشود و نوعی مبارزهی تراژیک- کمیک با آن به شدت دیده می شود، به شعرهای الهی، چهره ای شاخص بخشیده است. روان شاعر همسو با حقیقت هستی در پی نشان دادن واقعیت جهان است و به تصویر کشیدن حقیقت انسان وظیفهای است که قلم شاعر متعهد بر آن است. مضامین اشعار از دل تجربههای ساده، اما دردناک انسانهای اطرافمان شکار میشود تا مخاطب، برخوردی ملموستر با موضوع شاعرانه داشته باشد. شاعر با مردم زندگی میکند، با شادی آنها شاد و با غصههایشان غمگین میشود. دردهای مردم دردهای او، و دلخوشیهایشان دلخوشیهای اوست. صداقت شاید تنها واژهای است که کلمات الهی میخواهد وظیفهی سنگین ِ بر دوش کشیدن آنها را متقبل شود. فرهنگِ روستایی و شهری باهم و در کنار هم، با تلفیقی هنرمندانه در اشعار الهی به زندگی خود ادامه میدهند. در این شعرها فرهنگها بر هم غلبه ندارند. این فرهنگها به استعلایی میاندیشند که تمایزات و تناقضات را در درون اشعار الهی به حداقل برسانند. نگاه شاعر جست و جو گر است. ژرفانگر است. حقیقت یاب است. در پی درمان معضلات نیست، اما میخواهد گوشهای از درشتیهای رفته بر انسان معاصر را به نمایش عام بگذارد. شاعر به واسطهی اشعارش در پی به دست آوردن محبوبیت نیست، اما این محبوبیت است که لهلهزنان میتازد تا خود را به پای بزرگمنشیهای شاعر برساند. آن چه که برای من تا حدودی به عنوان عناصر جاودانگی در شعر شناخته شده است، در اشعار الهی خود را بدون تقلا و هر نوع جبر تحمیلی بروز میدهد. این شعرها میخواهند زمزمه شوند، میخواهند دهان به دهان بچرخند، میخواهند به زندگی مسالمتآمیز در سفر زمان ادامه دهند، این است که آزادانه و با گزینش مشتاقانهی مخاطب بر لبان او جاری میشوند و در اذهان تکرراً به دَوَران در میآیند. در شعر الهی اسامی مناطقی ویژه از آذربایجان حضور پیدا میکنند و عُلقهی شاعر را به وطن به تصویر میکشند، ولیکن گزینش این اسامی با معنای نهفتهی متن پیوند مییابد. اورمو گؤلو، قورو چای گؤز یاشیندی یاسا چاغیر اردبیلی، موغانی خشکیدگی دریاچهی ارومیه با قورو(خشک) چای در اشک چشم که لابد آن هم خشکیده است به زیبایی و در تناسبی هارمونیک نمود پیدا کردهاند. یاسا چاغیرماق(به عزا فراخواندن) در کنار اردبیل و موغان هم با اندوه همراه شده است و تصویری فراتر از لایههای بیرونی زبان را نشان داده است. آلات موسیقی هم به روشی دیگر بار آلام اجتماعی و انسانی را بر گردهها مینشاند. آلاتی که از یک سو درد را به اعماق انتقال میدهند و از سوی دیگر خود، گرفتار درد تاریخیاند، خود محزونند و مدفون. سوسموشام آمما سینهم طاقچاسی سازدان دولودور سوسموشام آمما گیلئی گؤیلوم آوازدان دولودور سادگی زبان با سادگی و پرباری ضروب امثال زبان ترکی پیوندی ناگسستنی مییابد و گاه زبان این توانش را از خود بروز میدهد تا به ضربالمثل شدگی ارتقا یابد. بو قونشونون اویما یالان فیتینه بویانماسین قوی کورکوموز بیتینه او توی توتسون پیشیگینه، ایتینه سن یاسینی اؤزون ساخلا آ قارداش! از منظری تمام اشعار الهی بار مرثیههای سنگین قومی را بر دوش میکشد و به عبارتی دیگر شعرهایش هر کدام مرثیه(آغی)ای است دراماتیک. مرثیهای که از دل تاریخ بر میخیزد و آهستهآهسته پیش میآید و آلام انسانهایی را به نمایش میگذارد که تاریخ و اندیشه و زباناش گاه به شدت مچاله شده است. کوسولو بنؤوشهم، یارالی لالام! من بایرام هوسلی نه تَهَر قالیم گل تزهسین آللام گل نازلی بالام کؤهنه باشماغینین قاداسین آلیم. همواره بیان روایی در شعر پتانسیلهایی را به جنبش در می آورد که مخاطب را با خود میبرد. مخاطب غرق در روایت شعر و شیوهی اجرا و بیان آن میشود و با گذر از لایههای لذتناک شاعرانه به پایانی که پایان نیست، بلکه در دروناش به طرز مرموزی ادامه مییابد، میاندیشد. گون گونه قالاندی بیر گونده دوردو اوغول آناسینین اوزونه دوردو... الهی با این که به مضمون و محتوای شعری میاندشد، تصاویر بکر و گاه تجربه نشده را در قوالب غزل، هجایی و سربست(آزاد) میآفریند. تصاویری که از تازگی سرشارند. یاز دردیمی ساغالتمادی یاراما بیر قیش باغلایین گؤیلومه بولود دؤشهیین گؤزومه یاغیش باغلایین و نیز با این که لایههای سنتی اجتماع را میکاود و ناگزیر، تصویر و زبان سنت را به استخدام خود در میآورد، ولی با تنفس در فضای معاصریت، نوگرایانه عمل میکند. او موفق میشود هم مضامین را لباسی نو بپوشاند و هم از گنجینهی تصاویر و زبان نو بهرههای فراوانی میبرد. بالتا قارداش! بیر آز ال ساخلا یامان داشلانیرام آخی سالخیم سؤیودم، یاز هوسیم وار نئیلیم شعرهای بسیاری از الهی، زبان به زبان در میان مردم میچرخد و سینه به سینه نقل میشود و این ضمن این که موفقیت اشعار او را تضمین میکند، جاوادنگی را نیز برای شعر و شاعر بلاشک به ارمغان خواهد آورد. یارا گل گل دئییم هارا گلسین هارا گلسین کی زینهارا گلسین بیزه کی عشق بیر گون آغلامادی آی اونون آغ گونو قارا گلسین * بولودام آمما آغلاغان دئییلم اورهییم دولماسا یاغان دئییلم بیر حلال نطفهم اولماسا سؤزدن بیر غزل کؤرپهسین دوغان دئییلم انتهای پیام/ سی روز آنلاین برچسبها : نادر الهی شاعر شعر اردبیل کاظم نظری بقا سی روز آنلاین اشتراک گذاری لینک کوتاه اشتراک در شبکه های مجازی