شناسه : ۵۰۴ ۷۵۲۰ بازدید ۰ پسند ۰ دیدگاه علاقه مندم چــاپ برگه ۱۳۹۸/۰۲/۰۲ | ۱۰:۲۷:۳۸ «ولی ملکی» از ادبیات تازهای در میان نمایندگان سخن میگوید که همه راههای توسعه را محدود به بودجههای دولت نمیکند! دکترین مرد خستگیناپذیر استراتژی تکراری و ناکارآمد پیشین، ایجاد زیرساخت و جذب بودجه از دولت مدلی بود که اغلب نمایندگان تمرکز خود را بر آن قرار میدادند. در حالی که دکترین تمرکز صرف به ظرفیتهای دولت در تحقق توسعه، در دهه هشتاد آرام آرام رو به استهلاک بود و مهندس ملکی بر این مهم واقف بود. پس نیاز به راهبردی دیگر بود. سی روز آنلاین/ مهدی جهاندیده: سالهای اول پس از انقلاب طیفی از دانشجویان مشگینشهری در قالب جهادسازندگی، در نقطه به نقطه روستاهای محروم و دورافتاده بیهیچ چشمداشتی کارجهادی انجام میدادند که نمیشد «ردپایی از از ریا و تفاخر» در اهتمام آنها برای خدمترسانی را دید. آنها در پی تیتر «جوانِ جهادی» برای خود نبودند و بیادعا و بی آنکه در بوق و کرنا بدمند، سمبل و عیار «خدمت بیمنت» شده بودند. آنها بعدتر در حوزههای دیگر هم تاثیرگذار و جریانساز ظاهر شدند و ولی ملکی؛ نماینده فعلی مشگینشهر در مجلس هم یکی از «آن چند جوان معروف جهاد» بود که اهالی روستا نام ملکی را از آن روزگاران با پسوند «مردِخستگی ناپذیر» به حافظه سپردهاند. جهادسازندگی تا سال ۶۲ که عنوان وزارتخانه به خود گرفت، چهارستون فعالیتهایش را روی دانشجویان داوطلب قرار داده بود. ملکی در آن سالها دانشجوی دانشگاه تبریز بود و نقشی مشابه دیگر سرپرستهای اعزامی دانشگاهیان به نقاط محروم را برای مشگینشهر عهدهدار شده بود. خیلیها بعدتر همان راه ملکی را رفتند و او به همان الگوی خستگیناپذیری برای مشگینشهریها در دهه شصت بدل شد. شخصی که در دانشگاه تبریز اسم و رسمی برای خود بپا کرده و تیزهوشی و پرانرژی بودنش او را در مرکز کانون فعالیتهایی فراتر از دانشگاه قرار داده بود؛ همان سالها در عین جوانی، میان مدیران ارشد تبریزی جوان پرآوازهای نام گرفته بود که برای کارهای بزرگتر هم میشد به او اعتماد کرد. یک دهه پس از انقلاب، زمزمیها او را به تهران فرا خواندند و مدیرعاملی کارخانه را به او سپردند. مهندس ملکی برای آنها سنگ تمام گذاشت و زمزم در مسیر نوشابه ايرانی با ذائقه جهانی قرار گرفت. بعدتر او مدیرعامل بهنوش و شوگا هم شد و آنقدر در این شرکتها تحولآفرین نشان داد تا به «مدیری برند» شهره شود که خوشفکری او، منحنی رشد در شرکتها را پایدار و شتاب چشمگیری بدان میبخشد. او به مفهوم اخص توسعه پایدار را در این سه شرکت ایجاد کرد. در دهه ۸۰، ملکی همان مهندسی بود که مشگینشهر برای تحول در توسعه میطلبید. او در مجلس هفتم گفتمان توسعه مشگینشهر را در مسیر تحولآفرینی تعریف کرد؛ رویکردی که متفاوت از اسلاف خویش در بهارستان و پارلمان ملی بود. در استراتژی تکراری و ناکارآمد پیشین، ایجاد زیرساخت و جذب بودجه از دولت مدلی بود که اغلب نمایندگان تمرکز خود را بر آن قرار میدادند. در حالی که دکترین تمرکز صرف به ظرفیتهای دولت در تحقق توسعه، در دهه هشتاد آرام آرام رو به استهلاک بود و مهندس ملکی بر این مهم واقف بود. پس نیاز به راهبردی دیگر بود. دکترین ملکی برای تحول در توسعه، کشاندن پای بخش خصوصی برای سرمایهگذاریهای اقتصادی در مشگینشهر بود. اتوبوسسازی و پل معلق بر پایه همین تفکر وارد مشگینشهر شدند. شاید در روزی که او از ادبیات سرمایهگذاری برای احداث پل معلق و درآمدزایی از صنعت توریسم در مشگینشهر سخن میگفت، گفتار تازه و مبهمی نشان میداد؛ اما ملکی حالا تجربه موفق «تغییر استراتژی در دکترین توسعه» را به بخش مهم و تغییرناپذیری در ادبیات سیاسی و اقتصادی مشگینشهر تبدیل کرده است که همه از آن سخن میگویند. ملکی در دهه هشتاد این را به خوبی استنباط کرده بود که کلید توسعه مشگینشهر صرفا با چانهزنی برای جذب بودجه دولتی اتفاق نمیافتد و نیازمند یک استراتژی راهبردی برای تحقق «توسعه پایدار» است. همین گفتمان به تجربه موفق امروزه مشگینشهریها در رونقافزایی از صنعت توریسم منجر شده که ماحصل همان تغییر تفکر و دکترین در نگاه به «ایجادِ توسعه» است. ناتمام ماندن همین تفکر در انتخابات ۹۴ دوباره دکتر ملکی را در مسیر تکرار قرار داد. راهبرد او در این مسیر زبانی ساده و همهفهم دارد و به نظر میرسد که مردم هم در واکنشهایشان از «دکترین توسعه ملکی» رضایت ملموسی دارند. نظرسنجیهای اخیر تلگرامی یک نمونه مشابه در تایید همین ادعاست که روایت روشنی از رضایتمندی از مرد خستگی ناپذیری را روایت می کند. /در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانتدار منبع انتشارباشیم/ برچسبها : دکترین تغییر استراتژی توسعه ولی ملکی کامیون سازی مشگین شهر مهدی جهاندیده سی روز آنلاین پل معلق مشگین شهر اشتراک گذاری لینک کوتاه اشتراک در شبکه های مجازی